به گزارش مشرق، «مهدی فضائلی» کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی نوشت:
از نظر برخی صاحب نظران، "تصمیمگیری" در مدیریت آنچنان جایگاهی دارد که مدیریت را چیزی جز تصمیم گیری نمی دانند.و یکی از پر اهمیت ترین مسائل در فرآیند تصمیم گیری،تشخیص "مشکل" است.
شاید در وهله اول، تشخیص مشکل، چندان دشوار ننماید اما در عمل اینگونه نیست و در مواقع بسیاری، مدیران در تشخیص صحیح مشکل عاجز میمانند.
همانگونه که یکی از ضرورت های درمان بیماری و از تفاوتهای مهم پزشک حاذق با دیگر پزشکان تشخیص بیماری است،یکی از پیش نیازهای اصلی مشکل گشایی و از ویژگی های مدیر حاذق نیز،توان تشخیص صحیح مشکل است.
تشخیص نادرست مشکل، مشکل گشایی را به بیراهه میکشاند و چه بسیار زمان ها،منابع مالی و فرصت ها که در نتیجه این تشخیص غلط،از بین میرود و تلف می شود!
پرونده دشمن ساخته هسته ای، موضوعی است که در پانزده سال اخیر، سهم قابل توجهی از افکار عمومی و وقت و ذهن مسئولان کشور را به خود مشغول کرده و عنوان مهمترین موضوع سیاست خارجی کشورمان را به خود اختصاص داده است.
غربیها در این سالها تلاش کردند چنین وانمود کنند که "مشکل" اصلی بین ایران و غرب و عامل فشار ها و تهدیدات و تحریم ها،همین فعالیت هسته ای ایران است و اگر ایران دست از این فناوری بشوید،شرایط عادی خواهد شد!
سناریو های فریبکارانه و القاءات مستمر و پرتکرار دولتمردان و رسانه های امریکایی و اروپایی متاسفانه موجب شد عده ای هم در داخل اینرا باور کنند و درصدد حل مشکل برآیند! این عده،راه حل این "مشکل" و به زعم آنها سوء تفاهم پیش آمده را تنازل در برابر غربی ها و دادن امتیازات بیش از حد، دانستند و در دو مقطع ۸۲ تا ۸۴ و ۹۲ تا الآن،همین مسیر را طی کردند!
در سالهای ۸۲ تا ۸۴،کلید حل مشکل در دستان تروئیکای اروپا(آلمان،انگلستان و فرانسه) جستجو شد و به نامه عتاب آلود مرداد ماه ۸۴ آقای روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی به سه کشور اروپایی ختم گردید.
در پایان این نامه،آقای روحانی پیشنهادات اروپا را "مضحک" و شبیه "دستور استعماری کاپیتولاسیون" و " توهین به تمام ملت ایران" توصیف کرد و از سه کشور اروپایی خواست که "از ملت ایران پوزش طلبند"!
در دوره جدید که بطور ویژه از زمان پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ شروع شد، همان تیم قبلی علت ناکام ماندن مذاکرات دور گذشته را عدم حضور آمریکا در مذاکرات دانستند و راه حل مشکل را تکرار مذاکره اما با حضور امریکا و همراه با امکان مذاکره مستقیم با این کشور تشخیص دادند.
صرف نظر از چرایی موافقت با این درخواست که بارها گفته شده و باز هم در جای خود باید تکرار شود،به هر حال این اجازه برای اولین بار و به این شکل به آقای روحانی داده شد و منجر به برجام با همه وعده هایی که از پرتو آن داده شد گردید.
اگر در مذاکرات قبلی توافقنامههای سعدآباد،بروکسل و پاریس به دلیل عدم اجرای تعهدات از سوی سه کشور اروپایی نا کام ماندند امروز یکبار دیگر و اینبار به دلیل بد عهدی امریکا شاهد ناکام ماندن توافقنامه برجام هستیم.
برخی باز هم به اشتباه گمان میکنند آمدن ترامپ موجب چنین وضعیتی شده است اما توجه به نطق ها و مواضع رقیب ترامپ یعنی خانم کلینتون و تجربه دور قبلی مذاکرات با اروپا که ترامپی در کار نبود و حتی مواضع امروز همین سه کشور اروپایی در همراهی کامل با بخش های مهمی از مواضع ترامپ،آشکار میکند که آقایان در تشخیص مشکل دچار اشتباه شده اند لذا راه حل هایشان جواب نداده و نخواهد داد!
به این سخن حکیمانه رهبری که بارها به اشکال مختلف تکرار شده است توجه کنید:
《حالا آقایان آمریکاییها که با مسئولین ما دُور هم مینشینند، از حقیر گله میکنند که چرا اینقدر به ما بدبین است؛ خب من خوشبین باشم؟ با این وضعیّتی که شماها دارید، میشود به شماها خوشبین بود؟ همین چند روز اخیر، یکی از این حضرات راجع به تحریمهای ایران که صحبت شده، در یک برنامهای که در تلویزیون ما هم پخش شد، اعلان میکند که تا وقتیکه جمهوری اسلامی ایران طرفدار «مقاومت» در منطقه است و به مقاومت در منطقه کمک میکند، تحریمها معلوم نیست درست تکان بخورد؛ ببینید! این همان چیزی است که من بارها و بارها میگفتم؛ هم به مسئولین در جلسات خصوصی گفتم، هم در جلسات عمومیِ اینجا گفتم که [خیال میکنید اگر] شما در قبال مسئلهی هستهای عقبنشینی کنید، مسئلهی شما با آمریکا تمام میشود؟ نه آقا، قضیّهی موشک پیش میآید [که] چرا موشک دارید؛ از قضیّهی موشک مأیوس بشوند، قضیّهی مقاومت پیش میآید که چرا شما از حزبالله، از حماس، از فلسطین حمایت میکنید؛ این قضیّه را اگر حل کردید، عقبنشینی کردید، یک قضیّهی دیگر پیش میآید، [مثلاً] قضیّهی حقوق بشر پیش میآید؛ قضیّهی حقوق بشر را اگر حلّوفصل کردید و گفتید خیلی خب، ما در حقوق بشر طبق معیارهای شما عمل میکنیم، قضیّهی دخالت دین در دستگاه دولت [پیش میآید]؛ مگر ول میکنند شما را؟ حضور یک نظام در یک کشوری با این وسعت، با این جمعیّت، با این امکانات را -که اینها استثنائی است- [نمیتوانند تحمّل کنند].》
بنابراین مشکل غرب و آمریکا با ایران اسلامی،هسته ای،موشکی،جبهه مقاومت و امثال آن نیست؛اینها همه پی آمدهای یک واقعیت مهم است و آن استقلال و عزت ملی ناشی از انقلاب اسلامی است.
لذا تنها راه حل واقعی برای مقابله با این شرایط و کاسته شدن از فشارها و تهدیدات و تحریم ها یک راه بیشتر نیست و آن قوی شدن با اتکا به توانمندی های داخلی است.
باید مراقب بود مساله را با ایجاد مساله بزرگتر و دشوارتر حل نکرد کاری که ما در برجامکردیم!
کشف صحیح مساله ما را به راه حل درست و واقعی رهنمون میکند و مانع اتلاف وقت و هزینه های زائد می شود.
و به قول جناب مولوی:
گفت رنجش من همی دانم زچیست
چون سبب دانی دوا کردن جلیست
چون سبب معلوم نبود مشکلست
داروی رنج و در آن صد محملست
چون بدانستی سبب را سهل شد
دانش اسباب دفع جهل شد